[ و در دعا هنگام باران خواستن گفت : ] خدایا ما را سیراب ساز به ابرهاى رام به فرمان ، نه ابرهاى سرکش خروشان [ و این از گفتار فصیح عجیب است ، چه او ابرهاى با رعد و برق همراه با بادها و آذرخشها را به شتران سرسخت همانند فرموده است ، که بار از پشت بیفکنند و در سوارى دادن سرکشى کنند ، و ابرهاى تهى از رعد و برق ترسناک را به شتران رام تشبیه کرده است که شیرشان را به آرامى مى‏دوشند و به آسانى بر پشتشان نشینند . ] [نهج البلاغه]

 
همراه زندگی

i همراه 2

چهارشنبه 85/1/2 ساعت 7:24 صبح

 

سلام عزیزترینم روشنی چشمانم 

 

ظهر  نوشته هاتوخوندم .

 

از دیروز که به خاطر صابر وبه خواست شما ازشما جدا شدم یه  لحظه هم نتونستمیادتو از خودم دور کنم

 

اگه به چشام اجازه بدم اشکام سرازیر میشن و من پیش همه ضایع می شم

 

با اینکه نفیسه رو دوسال بود ندیده بودم و مادرم و بقیه رو 7 ماه پیش دیده بودم حتی لحظه اول دیدارشون

 

باعث نشد سنگینی غصه دوری از شما از رو دلم برداشته بشه

 

 

نازنینم سال 85 هنوز برای من شروع نشده و من همینجا در 84 مانده ام

 

منتظر تو تا باهم سال رو تحویل کنیم

 

ومن در کنار توشروع  سال جدید رو قبول خواهم کرد .......

  

بچه ها بازی می کنن و من تماشاشون ...........

 

می گن کم حرف میزنی

 

 و نمیدونن سرم شلوغه وهمش سرگرم صحبت با شما هستم.

 


نوشته شده توسط: همراه زندگی

نوشته های دیگران ()


i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 بالاخره پیداش کردم
کوثر 1
کوثر
روز بانو
پسر عموی مظلوم
[عناوین آرشیوشده]


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
12354

:: بازدیدهای امروز::
8


:: بازدیدهای دیروز::
2


:: درباره خودم ::

همراه زندگی

:: لینک به وبلاگ ::

همراه زندگی

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

قصه عشق

:: آرشیو ::

خانواده

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

:: خبرنامه ::