روز ستمدیده بر ستمکار سختتر است ، از روز ستمکار بر ستم کشیده . [نهج البلاغه]
سه شنبه 85/1/1 ساعت 6:5 صبح
سلام خوشگل خودم
از حرفهای قبلی ام بگذر
شرمنده، اونا از دست دلم در رفت و نوشتم
الان خوبه خوبم
داریم به زائرهای کربلا صبحونه می دیم
دارن آماده می شن حرکت کنن تا اول وقت لب مرز باشن
چطوری ناز ناز من
عکس آقاجون نازت جلوی رومه
از همینجا عوض خودم و آقاجون می بوسمت
اولین روز سال کنار خواهرات و مادرت خوش بگذره
دیروز حسابی من و صابر دستپاچه شده بودیم
مهمونای غریبه
هول شده بودیم نمی دونستیم چیکار کنیم
یه سری که چایی دادیم برای دفعه دوم کم اومد
هول هولکی دوباره آب گذاشتیم جوش بیاد
و خلاصه خنده دار شده بود
صابر به من می گفت تو ببر و من می گفتم نه اول من برم بشینم بعد تو میوه بیار و پذیرایی کن
مادر آقا مرتضی و خواهرش بودند با دو تا بچه و شوهر خواهرش
خلاصه
شب 11 – 12 بو که خوابیدند ولی منکه بی تو خوابم....... خودت که میدونی
تا ساعت 5/2 بیدار بودم این وبلاگ رو درست کردم و یه کم باهاش ور رفتم و بعد هم شکر خدا نماز خوندم و بعد خوابیدم
بعد هم ساعت 5/4 بیدار شدم
خدایا شکرت که روز اول سال، هم نماز قبل از اذانم رو خوندم و هم نماز صبحم رو اول وقت خوندم
قربونت برم ام البنین من
کوچولوها چطورن؟
علی بعدا باز حال بد شد
فدای تو
صبر کن فقط یه ماه دیگه ماشینمون رو که گرفتیم با هم می ریم مشهد پابوس آقا امام رضا
همونی آقایی که تو رو به من داده
تا من یه عمری عاشقت باشم و برات بمیرم
دوستت دارم
نوشته شده توسط: همراه زندگی
i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ
بالاخره پیداش کردم
کوثر 1
کوثر
روز بانو
پسر عموی مظلوم
[عناوین آرشیوشده]
خانه
:: کل بازدیدها :: :: بازدیدهای امروز:: :: بازدیدهای دیروز:: :: درباره خودم :: :: لینک به وبلاگ :: :: اوقات شرعی ::
:: لینک دوستان من ::
:: آرشیو :: :: وضعیت من در یاهو:: :: خبرنامه ::
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
RSS
12167
21
0