حالا شايد بگين اين چيزا چيه من اينجا نوشتم...از فراق نوشتم تا شما قدر خودتون رو بيشتر بدونين و اينکه بالاخره يه چي نوشته باشم متفاوت باشه...(اين رو با خنده نوشتم)خوب اينم واسه شما مخصوص:
مي ترسم از اينکه وقت کم باشد عشق
مگذار مجال درد و غم باشد عشق
فرصت شده روبروي هم بنشينيم
بگذار حواسمان بهم باشد عشق
ايشا ا... که شما n سال وقت داشته باشيد(و البته اين n ميل کنه به بي نهايت)و از وقتتون خوب استفاده کنيد...اونقده نوشتم که دفعه اي ديگه راهم ندين....راستي يه شعر ديگه هم بيام حال ميده مگه نه؟!
از بي کسي و غصه دلم سوخته است
عشقت به تنم رخت کفن دوخته است
هر چيز که مي کشم از اين غصه و درد
زير سر اين عشق پدر سوخته است....
ديگه برم تا عاقم نکردين....(نوع عاق رو هم خودتون مي تونيد مشخص کنين دلبخواهيه!!)
از من مجوي نشان وفا وگر که مي جويي وفا همين که به يادت هنوز هستم و هستم
منتظر بروز رساني بعديتون مي مونم. راستي مي تونم لينکتون کنم؟ يا نه؟!
خدايي ديگه بايد فرار رو بر قرار ترجيح بدم!!!!!!!!!!!!